بررسی تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر بهرهوری سازمانی
(موردمطالعه: پتروشیمی شرکت تبریز)
ناصر سیفاللهی1
(دریافت: -89/11/11پذیرش نهایی: )88/14/01
چکیده
هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر بهرهوری سازمانی است. نوع تحقیق ازنظر
هدف کاربردی و بهلحاظ ماهیت روش انجام کار، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه
کارکنان شرکت پتروشیمی شهر تبریز را شامل میشود. تعداد کارکنان این شرکت در سال ،1081بر
اساس آمارهای موجود 0411نفر بود.. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه لازم جهت بررسی این
پژوهش، 001نفر را دربر میگیرد. از دو پرسشنامه برای جمعآوری دادهها استفاده است. برای
تجزیهوتحلیل دادههای تحقیق از آمار استنباطی شامل آزمونهای ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون
چند متغیره استفادهشده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که ابعاد مدیریت دانش -کسب دانش،
ذخیرهسازی، تسهیم و کاربرد دانش بر بهرهوری سازمانی- در شرکت پتروشیمی تأثیر مثبت و معنادار
دارد. مقدار ضریب تعیین در مدل برازش شده برابر با 1/9است که بیانگر تأثیر بالای ابعاد مدیریت دانش
در تبیین رفتار متغیر وابسته یعنی بهرهوری سازمانی در شرکت پتروشیمی تبریز است و اهمیت تأثیر
مدیریت دانش در افزایش بهرهوری سازمانی در شرکت پتروشیمی تبریز را نشان میدهد. یافتـههـای
ایـن پـژوهش مـیتوانـد در جهت حرکت شرکتها به سمت توجه بیشتر به مدیریت دانش برای افزایش
بهرهوری مؤثر واقع شود.
واژه های کلیدی: ابعاد مدیریت دانش، سبک مدیریت دانش، بهرهوری سازمانی، شرکت
پتروشیمی تبریز
مقدمه
هر سازمان نیاز به تعیین اهداف، تنظیم برنامهها، مدیریت افراد، هماهنگ کردن و کنترل
فعالیتها، رسیدن به اهداف تعیینشده و ارزیابی عملکرد در دستیابی به اهداف سازمان دارد. این
فعالیتها مستلزم بهکارگیری منابع مختلف، نظیر منابع انسانی، منابع پولی، منابع فیزیکی و اطلاعات
است. منابع انسانی به استعدادهای مدیریتی و نیروی کار، منابع پولی سرمایهگذاری پولی است که
سازمان برای تأمین مالی عملیات جاری و بلندمدت خود استفاده میکند، منابع فیزیکی به مواد خام،
امکانات و تجهیزات فیزیکی و تولیدی و منابع اطلاعاتی به دادهها و سایر اطلاعات اطلاق میشود
(سیفاللهی،.)1081
سازمانها و شرکتهای مختلف پیوستن به روند دانش مداری را آغاز کردهاند و مفاهیم جدیدی
چون کاردانشی، دانش گر، مدیریت دانش و سازمانهای دانشی خبر از شدت یافتن این روند
میدهند. پیتر دراکر با بهکارگیری این واژگان خبر از ایجاد نوع جدیدی از سازمانها میدهد که در
آنها بجای قدرت بازو، قدرت ذهن حاکمیت دارد. بر اساس این نظریه در آینده جوامعی میتوانند
انتظار توسعه و پیشرفت داشته باشند که از دانش بیشتری برخوردار باشند؛ بهاینترتیب برخورداری از
منابع طبیعی نمیتواند بهاندازه دانش، مهم باشد. عواملی نظیر جهانیشدن، کوچکسازی دولتها،
شهروند محوری و ضرورت مشارکت شهروندان توجه به مدیریت دانش را ضروری ساخته است
(الوانی و شاه قلیان،.)1091
در سالهای اخیر، مدیریت دانش 1به یک موضوع بسیار مهم و حیاتی موردبحث در متون
کسبوکار تبدیلشده است. یکی از مهمترین چالشهای سازمانها در محیط رقابتی، دانش و
چگونگی مدیریت آن است. راجب و آریشا )0110( 0مدیریت دانش را بهعنوان استراتژی آگاهانه
شرکتها برای به دست آوردن دانش مناسب، برای افراد مناسب، در زمان
مناسب و کمک به افراد برای تسهیم و به کار گرفتن اطلاعات در روشهایی که در تلاشاند
عملکرد سازمانی را بهبود بخشند، تعریف میکنند. مدیریت دانش از بااهمیتترین منابع استراتژیک
برای موفقیت سازمانها محسوب میشود.
ازآنجاییکه بهرهوری بهعنوان یک مزیت رقابتی ویژه اهمیت زیادی در ادامه حیات سازمانها
دارد، لذا توجه به بهرهوری برای سازمانها بسیار بااهمیت است. از سوی دیگر دانش مهمترین عامل
تولید است که نقش غیرقابلانکار بر افزایش بهرهوری دارد. دانش بهعنوان یکی از عوامل غیرقابل
تقلید و منحصربهفرد و بهعنوان یکی از ابزارهای کسب مزیت رقابتی پایدار در عصر دانش و
اطلاعات به شمار میرود (چوآ و بانرجی )0110 ،1و کارکنان برای استفاده مؤثر از این دارایی باید
بتوانند آن را مدیریت کنند و بتوانند از دانش موجود در سازمان برای ارتقای بهرهوری استفاده کنند.
پژوهشگران، فرایند مدیریت دانش را به چندین فرایند فرعی تقسیم کردهاند. دارست و
ادواردسون )0110( 0مدیریت دانش را به پنج فرایند فرعی بخشبندی کردهاند: شناسایی دانش، خلق
دانش، ذخیرهسازی دانش، تسهیم دانش و کاربرد دانش. از طرف دیگر بوسا و ونکیتاچالام)0110( 0
مدیریت دانش را به چهار فرایند فرعی، خلق دانش، تسهیم دانش، ذخیرهسازی و کاربرد/ استفاده
مجدد دانش، طبقهبندی کردند. یکی از نتایج مدیریت دانش که در ادبیات تحقیق بیشتر بحث
میگردد، بهرهوری سازمانی است. در این زمینه لامبرت و همکاران )0111( 4اعتقاد دارد که بهبود
بهرهوری بهعنوان یک استراتژی بهخصوص در سازمانهای تولیدی، دستخوش تغییرات سریع
محیطی است که بر همین اساس باید پیش از پیش موردتوجه قرار گیرد.
بسیاری از پژوهشگران همچون باون و لاولر ،)1881( 1اعتقاد دارند که بهرهوری سازمانی
حاصل سهیم شدن کارکنان در چهارعنصر اطلاعات، دانش، پاداش و قدرت است. دیدگاه دانشمحور
سازمان را بهعنوان مجموعهای از دارائیهای دانشی در نظر میگیرد که نقش سازمان خلق و
گسترش این داراییها برای تولید ارزش است و نشان میدهد که در شرایط متغیر و متحول امروز
توانایی سازمان در ایجاد دانش و بهکارگیری آن مهمترین منبع آن با مزیت رقابتی پایدار است
(آندریوا و کیانتو .)0110،1بدین ترتیب، مدیریت دانش در اتصال بافت سازمانی به عملکرد سازمانی
بهطور بالقوه میتواند نقش بازی کند و بهعنوان یکی از مکانیسمهای اساسی در خدمت سازمان باشد
و از طریق آن، بهرهوری سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد.
بنابراین، به نظر میرسد آنچنانکه باید سازمانها توجه جدی به اهمیت مدیریت دانش در
افزایش بهرهوری سازمانی مبذول نمینمایند، درحالیکه کسب مزیت رقابتی، کاهش هزینههای تولید
و قیمت تمامشده کالاها و خدمات، استفاده بهینه از منابع در فرایند بهکارگیری منابع، سودآوری و
غیره از طریق افزایش بهرهوری جهت کسب موفقیت و ادامه حیات در محیط بسیار متغیر و رقابتی
امروز یک ضرورت اجتنابناپذیر است. بر این اساس هدف این پژوهش مشخص کردن تأثیر ابعاد
مدیریت دانش در افزایش بهرهوری سازمانی است که جهت انجام این پژوهش شرکت پتروشیمی
تبریز با دامنه فعالیت گسترده و حجم بالای تولید محصولات پتروشیمی و طیف گسترده از کارکنان
(کارکنان ساده، نیمه ماهی و متخصص،) دسترسی و همکاری بسیار خوب شرکت در توزیع و
جمعآوری پرسشنامه بهعنوان موردمطالعه انتخابشده است.
به اعداد، ارقام، نمودارها یا صفات ویژهای که از مشاهده، تجربه، یا محاسبه به دست میآید،
داده گفته میشود. دادهها اولین سطح دانش هستند. اطلاعات مجموعهای از دادهها، توصیفها،
تفاسیر و دیگر موضوعات مربوط، با توجه به اهداف و رویدادها هستند. در این سطح از مدیریت
دانش، دادهها گروهبندی، پالایش و سازماندهی میشوند تا بتوانند معنادار شوند. دانش، توانایی
فردی، سازمانی و گروهی است که فرد از طریق آن میتواند یک وظیفه (کاری) را انجام دهد. دانش،
مفهومی فراتر از داده و اطلاعات است. دانش به مجموع اطلاعات، راهکار عملی مرتبط با آن، نگرش
افراد در مسؤولیتهای مختلف مرتبط با آن، گفته میشود.
پولانی )1881(1دانش بشری را به دودسته دانش ضمنی و دانش صریح تقسیم کرده است،
دانش صریح که دانشی عینی بوده و میتواند بهصورت رسمی و به زبان سامانمند بیانشده و بهآسانی
از یک فردبهفرد دیگر از طریق شفاهی یا نوشتاری منتقل شود و دانش ضمنی، دانشی است که
انتزاعی بوده، دستیابی به آن آسان نیست، منابع و محتوای آن در ذهن نهفته است. این دانش از
طریق تجربه و یادگیری عملی کسبشده و در واقع دانش نانوشته سازمان است.
دو تن از پژوهشگران به نامهای لی و چوی )0110(0تحقیقی را برای توسعه دو مفهوم دانش
ضمنی و دانش صریح پولانی انجام دادند و بر طبق نتایج حاصل از آن پژوهش، چهار سبک مدیریت
دانش را به نامهای سبک پویا، نظام گرا، انسانگرا و انفعالی، شناسایی کردند. ازنظر آنها عملکرد
سازمانها بستگی به نوع سبک مدیریت دانش دارد که توسط مدیران به کار گرفته میشود. لی و
چوی بر اساس دو مقیاس میزان تمرکز بر دانش ضمنی و میزان تمرکز بر دانش صریح، سبکهای
حاصل از تقاطع آنها را در ماتریس دو در دو نشان دادند. زمانی که در سازمان به هر دو نوع دانش
ضمنی و صریح توجه میشود، سبک پویای مدیریت دانش مناسب است؛ اما سبک انفعالی درست در
نقطه مقابل سبک پویا قرار دارد و آن زمانی است که مدیران به هیچکدام از انواع دانشها توجه
چندانی نمیکنند. اگر در سازمانی به دانش صریح بیش از دانش ضمنی اهمیت داده شود، سبک نظام
گرا و بالعکس آن اگر به دانش ضمنی بیش از دانش صریح پرداخته شود، سبک انسانگرای مدیریت
دانش مناسب خواهد بود
بررسی ابعاد مدیریت دانش در دورههای مختلف نشان میدهد که در خصوص این موضوع
نگرش و دیدگاه واحدی به وجود نیامده است. بعضی از دیدگاهها عوامل فنی و تکنولوژیکی، برخی
دیگر نیز عوامل انسانی و فرهنگی و دسته سوم نیز ترکیبی از این عوامل را در موفقیت مدیریت
دانش، حیاتی دانستهاند. آلازمی و زئیری )0110( 1از پژوهشگرانی هستند که در این زمینه
پژوهشهای زیادی را انجام دادهاند. آنها مجموعه متنوعی از عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش را
از نگاه صاحبنظران مختلف شناسایی کردهاند که خلاصهای از آنها در جدول ( )1ارائهشده است.
ما در یک اقتصاد جهانی بهشدت رقابت زندگی میکنیم. توانایی شرکتها و کشورها در افزایش
بهرهوری منابع خود برای حفظ رقابت در این محیط رقابتی و در سطح ملی برای افزایش سطح
زندگی حیاتی است. چنانچه از عواملی که برای تولید کالا یا خدمات به کار میرود نظیر نیروی
انسانی، کار، سرمایه و غیره بهگونهای استفاده کنیم که ستانده بیشتری حاصل آید، بهرهوری را
افزایش دادهایم.
پارهای از افراد بهرهوری را یک نگرش درباره زندگی میدانند. نگرشی که بهطور مستمر در
بهبود شرایط وجود دارد. برخی دیگر بهرهوری را بهعنوان یک فرهنگ بیان کردهاند، فرهنگی که به
انسانها میآموزد چه جهتی را انتخاب کنند و چه مسیری را بپیمایند تا بیشترین بازدهی حاصل شود.
عدهای بهرهوری را یک جهانبینی میدانند. لیکن با تمام استنباطهایی که از بهرهوری صورت گرفته
است همگی بر این عقیده اذعان دارند که آنچه زمینهها و بسترهای ارتقای بهرهوری را فراهم میکند
ماشین، روش و ابزار نیست، بلکه انسان است.
زاک و همکاران )0118( 0در تحقیقی تحت عنوان اثر مدیریت دانش بر عملکرد شرکتهای
کوچک و متوسط با نقش میانجی نوآوری پرداخت. نتایج مطالعه نشان داد که نوآوری تأثیر مثبتی بر
عملکرد تجاری دارد و مدیریت دانش در بهبود عملکرد کسبوکار شرکتهای کوچک و متوسط از
طریق نوآوری کمک میکند.
جدول : 5ابعاد مدیریت دانش از نگاه صاحبنظران مختلف
Table 1:Dimensions of knowledge management from the perspective of experts
)1880( ویگ |
فرایندهای مربوط به دانش: ایجاد، سازماندهی، انتقال، تبدیل و بهکارگیری و نگهداری دانش. |
1.Alazmi & Zairi
2.Zack et al
تروسلر، 1889 |
وجود زیر ساختارهای مناسب در سازمان، تعهد مدیریت، ایجاد انگیزه برای تقسیم دانش، یـافتن |
فینگر، 1888 |
ایجاد فرهنگ مناسب، توزیع اطلاعات و دانش، ایجاد دانش |
باسی، 0111 |
یادگیری، تسهیم، اجرا و بهکارگیری دانش. |
چویی، 0111 |
آموزش، درگیر کردن کارکنان در فرایندهای مدیریت دانش، کار گروهی، توانمندسازی کارکنان، |
زعیم و همکاران )0111(1در تحقیقی به بررسی اثر فرایندهای مدیریت دانش بر عملکرد
سازمانی پرداختند. یافتههای آنها نشان داد که تدوین دانش ضمنی و تسهیم آن بر عملکرد سازمانی
تأثیر مثبت دارد.
یانگ )0111( 0در تحقیق خود به بررسی اثر راهبردهای مدیریت دانش بر عملکرد شرکت
پرداخت. او در این تحقیق مدیریت دانش، نوآوری فرآیند، اشتراکگذاری دانش، عملکرد شرکت مورد
ارزیابی قرارداد و نشان داد مدیریت دانش از طریق نوآوری فرآیند بر عملکرد شرکت تأثیر میگذارد.
سوفیآنتی و همکاران )0111( 0مراحل ایجاد دانش مشتری در توسعه محصولات جدید را مورد
بررسی قرار دادند. نتایج آنها در این تحقیق نشان داد مدیریت دانش مثل بازاریابی و مدیریت ارتباط
با مشتری در توسعه محصولات جدید و نوآوری لازم است.
لای و لین ،)0110( 4در پژوهشی با عنوان ارتباط بین مدیریت دانش و نوآوری فناورانه با توسعه
محصول جدید، به این نتیجه رسیدند که ایجاد، کسب، تسهیم و یکپارچگی دانش با نوآوری فنی
ارتباط عمیقی دارد و تسهیم دانش در شرکت، میتواند سرعت و کیفیت نوآوری فنّاورانه را بهبود
بخشد.
1.Zaim et al
2.Yang
3.Sofianti et al
4.Lai & Li
فیدل و همکاران )0111( 1در پژوهشی با عنوان همکاری کردن در نوآوری: اثرات بر مدیریت
دانش مشتری و عملکرد به بررسی اثرات نوآوری بر مدیریت دانش مشتری و عملکرد پرداختهاند.
یافتههای آنها نشان داد، همکاری با مشتریان و نوآوری باز از عوامل کلیدی تأثیرگذار در مدیرت
دانش مشتری و نتایج بازاریابی است.
متوولو و همکاران )0111( 0در پژوهشی به بررسی تأثیر مدیریت دانش ضمنی بر عملکرد
سازمانی: شواهد از مالزی پرداختهاند. نتایج یافتههای آنها نشان داد که مدیریت دانش ضمنی اثر
معناداری بر عملکرد سازمانی دارد.
سیفاللهی ( )1088در تحقیقی با عنوان بررسی تأثیر ابعاد سرمایه انسانی بر بهرهوری واحدهای
پرورش مرغ گوشتی، نشان داد که ابعاد سرمایه انسانی بر بهرهوری واحدهای پرورش مرغ گوشتی
تأثیر مثبت و معناداری دارند و در بین ابعاد سرمایه انسانی، بر اساس ضریب بتا بیشترین تأثیر را
پیشینه دانشی بر بهرهوری دارد.
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد مدیریت بر بهرهوری سازمانی است و سؤال اصلی
پژوهش نیز به دنبال مشخص کردن این موضوع است که آیا بین ابعاد مدیریت دانش و بهرهوری
سازمانی رابطه وجود دارد؟
با توجه به مطالب مذکور مدل مفهومی پژوهش دربرگیرنده دو متغیر مدیریت دانش و بهرهوری
سازمانی است.
شکل :5مدل مفهومی پژوهش
Figure 1: Conceptual model of research
1.Fidel et al
2.Muthuveloo et al
ابزار و روش
این تحقیق از هدف کاربردی و بر اساس نحوه گردآوری دادهها توصیفی و بررسی رابطه میان
متغیرها از نوع تحقیق همبستگی است و به دلیل استفاده از پرسشنامه از نوع تحقیقات کمّی به
شمار میرود. جامعه آماری این تحقیق شامل 0411نفر از تمامی کارکنان و مدیران شرکت
پتروشیمی تبریز است.
بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه لازم جهت بررسی این پژوهش، 001نفر است. شیوه
نمونهگیری نیز در این تحقیق تصادفی نسبی بوده است که در آن شانس هر یک از افراد جامعه برای
انتخاب شدن در نمونه یکسان است.
برای جمعآوری دادهها جهت آزمون فرضیههای تحقیق از دو پرسشنامه استفادهشده است.
پرسشنامه اول بهمنظور سنجش ابعاد مدیریت دانش بود که در این قسمت از پرسشنامه چن و هوانگ
( )0118و خاندا ( )1099استفاده گردید. پرسشنامه دوم در رابطه با سنجش بهرهوری سازمانی است
که در این قسمت از پرسشنامه فرای و همکاران ( )0111و شریفی ( )1081استفاده شده است.
برای اطمینان از روایی محتوایی پرسشنامه علاوه بر استفاده از سؤالاتی که از پرسشنامههای
استاندارد استخراجشده، محقق پرسشنامههای مذکور را به تعدادی از خبرگان شامل استادان و
صاحبنظران مربوط ارائه داده و نظرات اصلاحی آنان را اعمال نموده است. بنابراین پرسشنامههای
مورداستفاده از روایی موردنیاز برخوردار هستند.
برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز از ضریب آلفای کرونباخ 1استفادهشده است. با توجه به اینکه
مقدار ضریب آلفای کرونباخ محاسبهشده برای هر یک از سازهها در جدول ( )0بزرگتر از 1/1است،
میتوان نتیجه گرفت که پرسشنامه طراحیشده از پایایی قابل قبولی برخوردار است.
جدول :2پایایی پرسشنامهها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ
Table 2 - Reliability of Questionnaires Using Cronbach's Alpha Coefficient
متغیر |
ضریب آلفای کرونباخ |
ابعاد مدیریت دانش |
0.890 |
بهرهوری سازمانی |
0.944 |
1.Cronbach's Alpha
یافتهها
فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی: ابعاد مدیریت دانش بر بهرهوری سازمانی تأثیر معنا دارد.
فرضیههای فرعی:
کسب دانش بر بهرهوری سازمانی تأثیر دارد.
ذخیره دانش بر بهرهوری سازمانی تأثیر دارد.
تسهیم دانش بر بهرهوری سازمانی تأثیر ر دارد.
کاربرد دانش بر بهرهوری سازمانی تأثیر دارد.
از مجموع 001پرسشنامه که مورد بررسی قرار گرفت، 40نفر ( 10درصد) از پاسخدهندگان
زن و 099نفر ( 91درصد) مرد بودند. 19/1درصد دارای مدرک تحصیلی فوقدیپلم و کمتر، 10/1
درصد دارای مدرک تحصیلی لیسانس، 11/8درصد دارای مدرک تحصیلی فوقلیسانس و 1/8درصد
دارای مدرک تحصیلی دکترا بودند. 11/1درصد از افراد کمتر از 11سال، 44/0درصد از افراد بین 11
تا 01سال، 00/0درصد از افراد بین 01تا 01سال، 1/8درصد بالای 01سال دارای سابقه کاری
داشتند.
آمار استنباطی
یکی از فرضهای مدل رگرسیون خطی این است که میانگین باقیماندهها (باقیمانده برابر تفاوت
بین مقادیر مشاهدهشده و مقادیر پیشبینیشده است) باید برابر صفر و واریانس آنها ثابت باشد.
همچنین یکی دیگر از فرضهای آن، فرض نرمال بودن باقیماندهها است. برای بررسی این فرضها
از آمارههای مربوط به باقیماندهها و جهت آزمون نرمال بودن از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف (اگر
این آزمون معنادار باشد، یعنی pکوچکتر از 1درصد، به معنی این است که توزیع دادهها، نرمال
نیست و باید از آزمونهای نا پارامتریک استفاده کنیم و بالعکس) استفادهشده است.
آزمون کولموگروف اسمیرنوف:1
این آزمون با توجه به فرضیات زیر به بررسی نرمال بودن داده میپردازد:
: H0دادهها دارای توزیع نرمال هستند.
: H1دادهها دارای توزیع نرمال نیستند.
1. Kolmogorov–Smirnov test
همانطور که در جدول ( 0و )4ملاحظه میشود میانگین باقیماندهها برابر صـفر و انحـراف معیـار
آنهـا برابـر عـدد ثابـت 1/008اسـت. نتـایج حاصـل از آزمـون کولمـوگروف- اسـمیرنوف در مـورد
باقیماندههای مدل رگرسیون، فرض نرمال بودن باقیماندهها را تائید کرده و بنابراین میتواند از مـدل
رگرسیون برای برازش مدل استفاده کرد.
جدول : 3آمارههای مربوط به باقیماندهها
Table 3:Statistics Related to Residues
تعداد |
انحراف معیار |
میانگین |
حداکثر داده |
حداقل داده |
مقادیر برآوردی1.6359 3.3396 3.112 0.71113 331 |
||||
- باقیمانده1.1092 1.48912 0.000 0.33864 331 |
||||
-2.076 1.726 0.000 1.00 331 |
||||
- باقیمانده استاندارد3.258 4.371 0.000 0.994 331 |
جدول : 0آزمون نرمال بودن باقیماندهها
Table 4:Test for normal residues
Average میانگین |
0.000 |
Standard Deviation انحراف معیار |
0.33864 |
Kolmogorov-Smirnov کلموگروف- اسمیرنوف |
0.543 |
Significance level)sig( سطح معناداری |
0.929 |
با توجه به نرمال بودن دادهها، جهت بررسی روابط بین دو متغیر، از آزمون پیرسون استفاده
میکنیم. ضریب همبستگی پیرسون بین -1و 1تغییر میکنـد. اگـر r=1بیـانگر رابطـه مسـتقیم
کامل بین دو متغیر است، رابطه مستقیم یا مثبت به این معناست که اگر یکی از متغیرهـا افـزایش
(کاهش) یابد، دیگری نیز افزایش (کاهش) مییابد اگر r=1باشد یک رابطه معکوس کامـل بـین
دو متغیر را نشان میدهد. زمانی که ضریب همبستگی برابر صفر است، نشان میدهد کـه بـین دو
متغیر رابطه خطی وجود ندارد (جدول .)
جدول : 1نتایج آزمون ضریب همبستگی
Table 5:Correlation coefficient test results
متغیر اول |
متغیر دوم |
ضریب همبستگی پیرسون |
نتیجه |
مقدار ضریب |
سطح معناداری |
||
کسب دانش |
0.000 |
||
ذخیرهسازی دانش |
0.000 |
||
تسهیم دانش |
0.000 |
||
کاربرد دانش |
0.000 |
آزمون مدل رگرسیون
در این مرحله از آزمون رگرسیون جهت تبیین میزان تأثیرگـذاری هـر یـک از ابعـاد مـدیریت
دانش بر بهرهوری سازمانی استفاده گردیده است. بر همین اساس از آزمـون رگرسـیون چنـد متغیـره
استفاده گردیده است.
جدول : 1نتایج برازش مدل رگرسیون
Table 6:Results of Regression Model Fitting
خطای معیار تخمین ضریب تعیین ( )R2ضریب تعدیلشده ضریب همبستگی ()R |
Correlation Coefficient R adjusted R2-squared Criteria Erorr of estimation |
0.903 0.815 0.813 0.34071 |
همانطور که از جدول ( )1ملاحظه میشود، میزان ضریب همبستگی ( )Rمحاسبهشـده برابـر
1/810و ضریب تعیین 1/911است که میزان تبیین متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل را نشـان
میدهد. ضریب تعیین با اضافه شدن متغیرهای مستقل افزایش مییابد. برای جلوگیری از این اتفاق،
از ضریب تعیین تعدیلشده استفاده میشود. ضریب تعیین تعدیلشده بالاتر نشاندهنده مدل بهتـری
است. نتایج مربوط به تحلیل واریانس رگرسیون در جدول ( )1نشان دادهشده است.
جدول : 5تحلیل واریانس رگرسیون |
|
||||
مدل |
مجموع مجذورات |
درجه آزادی |
میانگین مجذورات |
F |
sig |
رگرسیون |
جدول بعد آنالیز واریانس رگرسیون است که با توجه به مقدار بالای ،Fنشان میدهد که این
مدل رگرسیون در سطح بالا معنادار است و نشان میدهد مدل رگرسیون میتواند بهطور معناداری و
مناسبی تغییرات متغیر وابسته را پیشبینی کند. سطح معناداری مدل نشاندهنده وجود رابطه خطی
بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته است.
بر اساس نتایج جدول ( )9هر چهار فرضیه تحقیق تأییدشدهاند.
با توجه به نتایج برآمده از برازش مدل پژوهش ابعاد مدیریت دانش بر بهرهوری سازمانی تأثیر
مستقیم و مثبت دارد، بهعبارتدیگر مدیریت دانش ابزاری مناسبی برای بهبود بهرهوری سازمانی در
شرکت پتروشیمی تبریز است.
جدول ( )9نشان میدهد که در مدل رگرسیون تمامی متغیرهای معنادار هستند. برای تفسیر
نتایج جدول ( )9از ضرایب رگرسیون استانداردشده یعنی بتا استفاده میشود
جدول : 8آمارهها و ضرایب برآورد شده مدل رگرسیون |
|
||||
ضرایب استاندارد نشده |
ضرایب استانداردشده |
آزمون |
سطح معناداری |
|
|
ضرایب |
خطای معیار |
|
|||
مقدار ثابت |
93% |
1/6.2% |
- |
15.038 |
0.000 |
کسب دانش |
|||||
ذخیرهسازی دانش |
|||||
تسهیم دانش |
|||||
کاربرد دانش |
در این مدل اکتساب دانش با ضریب استانداردشده ،1/011ذخیرهسازی دانش با ضریب
استانداردشده ،1/040کاربرد دانش با ضریب استانداردشده ،1/014انتقال و اشتراک دانش (تسهیم
دانش) با ضریب استانداردشده 1/111و سطح معنیداری کمتر از 1/11بر متغیر وابسته بهرهوری
سازمانی تأثیرگذار میباشند. بهعبارتدیگر، میتوان در سطح اطمینان %81ادعا نمود که کسب
دانش، ذخیرهسازی دانش، و انتقال و اشتراک دانش و کاربرد دانش بر بهرهوری سازمانی تأثیر مثبت
میگذارند.
معادله رگرسیون برآورد شده بهصورت زیر است:
FP = 0/930+0/185APK +0/177STK +0/229ACK +0/115TRK
که در آن ،FPبیانگر بهرهوری سازمانی، 1/80مقدار ثابت، ( APKکاربرد دانش)،( STKذخیره
دانش،) ( ACKکسب دانش) و (TRKتسهیم دانش) است.
Where FP stands for organizational productivity, 0.93 fixed value, APK (knowledge
application),STK(knowledge |
storage),ACK(knowledge |
acquisition) |
and |
TRK |
همانطور که معادله رگرسیون برآورد شده نشان میدهد از بین ابعاد مدیریت دانش، کسب
دانش بیشترین تأثیر را بر بهرهوری سازمانی دارد.
بحث و نتیجهگیری
هدف این بررسی تأثیر ابعاد مدیریت دانش (کسب دانش، ذخیره دانش، تسهیم دانش و
کاربردی) بر بهرهوری سازمانی در شرکت پتروشیمی تبریز است. نتایج تحقیق نشان داد که ابعاد
مدیریت دانش توانسته است بهخوبی بهرهوری سازمانی را در شرکت پتروشیمی تبریز پیشبینی و
تبیین نماید. بهبیاندیگر، سازمانهایی که در زمینه مدیریت دانش برنامهریزی دقیق و سنجیده دارند
و در بلندمدت میتوانند از طریق نهادینه کردن خود دانش در سازمان در میان رقبا مزیت رقابتی
پایداری کسب کنند. این مزیت رقابتی منتهی به بهبود بهرهوری سازمانی در طی زمان میشود.
مدیریت دانش تمرکز بر دانش و مشارکت دادن کارکنان در فرایند تسهیم (توزیع) دانش ضمنی دارد
تا از این طریق با خروج کارکنان از سازمان، دانش موجود در سازمان حفظ و ضبط گردد. این نتایج
میتواند به کسبوکارها کمک کند تا از منابع دانش موجود استفاده کنند و آنها را تبدیل به
محصولات جدید، فرایندهای جدید و بازارهای جدید برای افزایش و تقویت بهرهوری خود کنند.
پیشنهاد میشود اثر مدیریت دانش بر بهرهوری سازمانی در مؤسسات خدماتی انجام گیرد.
سؤال اصلی این پژوهش به بررسی تأثیرگذاری مدیریت دانش بر بهرهوری سازمانی در شرکت
پتروشیمی تبریز پرداخته است که مبتنی بر چهار ابعاد، کسب دانش، ذخیره دانش، تسهیم دانش و
کاربرد دانش بهمنظور بهبود و افزایش بهرهوری سازمانی است. بر اساس نتایج بهدستآمده از مدل
پژوهش، ابعاد مدیریت دانش بر بهرهوری سازمانی تأثیر مستقیم و مثبت دارد، به عبارتی صرف زمان
و هزینه در اجرا و تداوم برنامههای مدیریت دانش منجر به افزایش بهرهوری سازمانی میگردد.
مدیریت ارشد سازمانها میتوانند با در اختیار داشتن این ابزار در راستای استفاده بهینه از عوامل
تولید و بهویژه نیروی انسانی بهعنوان عامل تسهیلکننده بهرهوری، باعث خلق مزیت رقابتی پایدار
در میان رقبا گردند و با کاهش هزینه و قیمت و افزایش فروش، سودآوری بیشتر کسب کنند.
یافتههای این پژوهش با نتایج زاک و همکاران، زعیم و همکاران و متوولو و همکاران همسو است.
تعارض منافع
نویسندگان هیچ گونه تعارض منافعی برای اعلام ندارند